جايزه صلح نوبل واقعيت ها، هيجان ها شیرین عبادی
نوشته شده توسط admin در 17 آوریل 16
انجمن پژوهشگران ايران، يكبار ديگر احترام خود را براي تلاش هاي خانم شيرين عبادي اعلام مي دارد و از سوي ديگر از اينكه براي اولين بار جايزه صلح نوبل به كشور ما راه يافته است با افتخار از آن ياد مي كند.
اهداء جايزه صلح نوبل بدون شك واقعه بااهميتي است كه نميتوان و نبايد آنرا انكار كرد، چرا كه جايزه ايست كه در طول 102 سال گذشته به دلايل مختلف كه بايد اميدوار بود بيشترين آن بدلايل صلاحيت بوده است به افراد متفاوتي تعلق گرفته و خود به سمبلي در جهت ارزش گذاري بدل گشته است.
اينكه مجموعه هدف هاي كميته صلح نوبل بر چه اساسي تدوين و چگونگي انتخاب بر چه معيارهائي گذاشته مي شود بي ترديد به بررسي گسترده و عميقي نياز خواهد داشت، ولي در اينكه اكثر برندگان دريافت اين جايزه در قبال دريافت آن موظف به قبول شرايطي مي شوند را نيز نمي توان ناديده انگاشت، كمااينكه مصاحبه ها و اظهارنظرهاي انجام شده در رابطه با جايزه صلح نوبل 2003 گوياي اينست كه برنده جايزه امسال پذيرفته است كه دو جمله را بطور مرتب تكرار كند:
الف: اسلام با حقوق بشر هيچگونه تناقضي ندارد.
ب: اين جايزه براي اولين بار به يك زن مسلمان تعلق گرفته است.
اگر چه واكنش هائي كه در اطراف دريافت اين جايزه بوجود آمد بيشتر حاوي اعتراض هاي گسترده اي بوده است، ولي هيچكدام نخواهند توانست كه واقعيت هاي موجودي كه بدينگونه برخوردها انجاميد را مخدوش كند.
واقعيت انكارناپذير نخست اينست كه پس از گذشت ربع قرن سياهي و ويراني و جان باختن هاي فراوان، ديگر تحمل و ظرفيت فراواني باقي نمانده است كه بخواهيم پس از 25 سال تجربه مستقيم، قرائت ها و تفسيرهاي ديگري را بمرحله آزمايش بگذاريم، چرا كه با كمي انصاف سياسي ـ اجتماعي و با نگاهي خردگرا به دست آوردهاي ربع قرن حكومت جمهوري اسلامي، ماهيت تمامي اين تفسيرها و قرائت ها و در انواع آن براي مردم ما بخوبي روشن شده است و اگر تنها و مثال گونه بخواهيم عنوان كنيم بايد ببينيم:
· اگر نخستين اصل از اعلاميه جهاني حقوق بشر اعلام مي دارد كه «تمام افراد بشر آزاد بدنيا مي آيند و از لحاظ حيثيت و حقوق با هم برابرند». آيا در قانون اساسي جمهوري اسلامي و ولايت مطلقه امر، هيچگونه واژه اي كه دال بر برابري و يكسان بودن حقوق انسان ها باشد وجود دارد و يا همه مردم را گله وار ملزم به انجام دستورات ولي امر مسلمين و ولايت مطلقه فقيه مي داند. | |
· اگر قبول كنيم كه در اعلاميه جهاني حقوق بشر، زنان با مردان برابرند و مرد هيچگونه برتري نسبت به زن ندارد، در كجاي قرآن مي توان برابري زن با مرد را جستجو كرد، چگونه مي توان نيمه انسان بودن زن، سنگسار شدنش، قصاص و نبودن هيچگونه حقوقي براي نگهداري فرزندانش و قوانين ناعادلانه و نابرابر در زمينه طلاق، ارث، كار، جهاد و… را ناديده انگاشت و حداقل 11 سوره و 29 آيه از قرآن در مورد زن را ناديده گرفت. | |
· اعلام عدم تناقض اسلام و حقوق بشر، پا را از دايره قانون اساسي جمهوري اسلامي فراتر نهادن است، چرا كه قوانين شرع در جهان اسلام بسيار گسترده و كلي است و هميشه كلي گوئي مانع از دقت كافي و تعمق در مسائل است. | |
· تكرار شعار «زن مسلمان بودن»، انجام دومين تعهد در قبال خواسته هاي كميته صلح نوبل بوده است، كه اين شعار و تعهد نيز نتوانست جايگاه مناسبي رادر ايران بدنبال داشته باشد، نخست آنكه تاريخ چند هزار ساله ايران، هويت ايرانيان را بر مبناي خاك و خون «ايراني بودن» مي شناسد و طبيعي است كه با ظهور اسلام از 1400 سال پيش تاكنون دين اكثريت مردم ايران اسلام بوده است كه بمانند هر دين ديگري امري كاملاً خصوصي و مختص رابطه فرد با خداي خودش است. از سوي ديگر هيچيك از كشورهاي عرب كه جمعيت مسلمان آنها متجاوز از 90% مسلمانان جهان است نه ايران را سمبل اسلام و نه زنان ايران را سمبل زنان مسلمان در دنياي عرب و مسلمان مي شناسند و شايد همين گونه انديشيدن بوده است كه اهداء اين چايزه هيچگونه واكنشي را از سوي كشورهاي مسلمان جهان و امت اسلامي برنيانگيخت و در عوض واكنش هاي تندي را در ميان ايرانيان ايجاد نمود. |
انجمن پژوهشگران ايران، با توجه به طرح سئوالات فوق، در جهت يادآوري بيشتر لازم مي داند به نكات فوق فهرست وار اضافه نمايد:
- اعتقاد ما بر اينست كه جايزه صلح نوبل دست آورد بسيار ارزنده ايست و افتخار بزرگي براي ايرانيان خواهد بود كه براي نخستين بار اين جايزه به ايران تعلق گرفته است.
- اعتقاد ما بر اينست كه اين جايزه، هديه براي هيچ فردي در حكومت جمهوري اسلامي نيست و حق قرباني كردن آن نيز وجود ندارد.
- اعتقاد ما بر اينست كه اين جايزه صلح نوبل متعلق به مردم ايران و نتيجه مبارزات صد ساله آنهاست.
- اعتقاد ما بر اينست كه نفس دريافت جايزه و افتخار آن بايد بتواند به نسل هاي آينده ايران تعلق پيدا كند.
- اعتقاد ما بر اينست كه دريافت كننده اين جايزه كه يك «زن ايراني» است سمبل مبارزات خستگي ناپذير سالهاي متمادي زنان ايران است.
- و در نهايت بر اين باور و اعتقاد هستيم كه تعداد «نلسون ماندلا» هائي كه هيچ شرطي را براي دريافت جايزه صلح نوبل نمي پذيرند به اندازه انگشتان يك دست هم نمي رسد.
با توجه به چنين شرايطي است كه انجمن پژوهشگران ايران، بر خود لازم مي داند به دريافت كننده جايزه صلح نوبل توصيه نمايد كه شخصيت، تلاش و سابقه مبارزاتي ايشان ايجاب مي كند كه بسرعت خود را از مهلكه اي كه در آن گرفتار آمده است نجات دهند و فراموش نكنند كه جمهوري اسلامي در هر شكلي از جناح بنديهاي آن بدليل نداشتن پاسخ هاي لازم بر مسائل و مشكلات امروز و فرداي ايران با تمامي حمايت هاي اتحاديه اروپا و حتي با پشتيباني شخص آقاي «بوش» نيز قادر به ادامه نخواهد بود، «قرارداد بستن با بازنده» در هيچ منطقي شرط عقل نيست.
دکتر حسين لاجوردی
رئيس انجمن پژوهشگران ايران