“قدرت تک ياخته” شانس بزرگ مردم ايران
نوشته شده توسط admin در 17 آوریل 16شماره: 119 / م / 302
تاريخ: 5 تير 1384 –
26 ژوئن 2005
انتخابات نهمين دوره رياست جمهوري اسلامي در ايران با تمامي آسيب پذيريهايش تحولات عمده اي را بدنبال خواهد داشت. نقطه نظرهاي قابل تأمل در اين زمينه عبارتند از:
- تک ياخته شدن قدرت – هيچ ديکتاتوري در هيچ کجاي دنيا هيچ رقيبي را تحمل نکرده است. پادشاهان با کشتن برادران و کور کردن فرزندانشان، استالين و ديگر ديکتاتورها با کشتن و از ميان برداشتن نزديکانشان و آنهائيکه در بقدرت رسيدنشان سهيم بوده اند، هر يک را بشکلي از صحنه قدرت حذف کرده اند، رهبر جمهوري اسلامي نيز با رقيب سر سخت خود جز اين نکرد .
1.1. آقاي رفسنجاني رقيب اصلي، که همگان اورا مرد قدرتمند رژيم مي شناختند نيز نه تنها با شکستي مفتضحانه کنار گذاشته شد، که بايد نگران از دست دادن پست رياست تشخيص مصلحت نظام، مصادره اموال خود و خانواده اش، احضار به دادگاه و عنوان نخستين قرباني رژيم تک ياخته نيز باشد.
- تقلب در انتخابات – اينمرتبه هم در انتخابات تقلب گسترده اي انجام گرفت ولي آيا جاي تعجب داشت؟ رژيمي که در نخستين رفراندوم خود در سال 1358، نزديک به چهار ميليون نفر بيشتر از کل واجدين شرايط در ايران رأي به صندوق ها ريخت، اين بار هم مي تواند “رئيس جمهورگزيده” خود را برنده اعلام دارد ، تنها تفاوت در اينست که آنروز رئيس مجمع تشخيص مصلحت، رئيس جمهور، رئيس مجلس شوراي اسلامي، وزارت کشور و…، همدست همديگر بودند و امروز در مقابل هم ايستاده اند.
- امروز ايران – اگر فارغ از تمامي شاخص هاي موجود تنها به سخنان آقاي احمدي نژاد نگاه کنيم که مي گويند، “فقر و فساد و تبعيض همه جانبه کشور را فرا گرفته است”، موقعيت فاجعه بار امروز ايران در رابطه با مسائل اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي وسياسي به خوبي روشن و ملموس است و نيازي به بازگوئي بيشتر ندارد ، ولي ايشان ادامه نمي دهند که به همين دلايل مردم بجان آمده نيز آماده عصيان گشته اند .
مردم ايران مرحله به مرحله پس از انقلاب 1358 و خاصه پس از 8 سال خيانت به اميدهايشان بدين باور رسيده اند که جمهوري اسلامي قادر نخواهد بود که تغييري در زندگي آنها بوجود بياورد و تنها دست آوردش سقوط هر چه بيشتر کشور به ورطه نابودي و فناست. اگر چه درصدي از مردم نيز با هشياري تمام براي جلوگيري از سردرگمي ها و وعده هاي تو خالي به “رئيس جمهور گزيده شده رژيم” نيز رأي دادند.
- فرداي ايران – در سخنان آقاي احمدي نژاد آمده است که بايد جامعه به آرمانهاي انقلابي سال 1357 باز گردد، نخست از گفته ايشان چنين پيداست که انقلاب در 26 سال گذشته شکست خورده است که مي خواهند آنرا دوباره زنده کنند ، ولي در اين زمينه بايد به اين نکته نيز توجه داشت که سالهاي آغاز انقلاب، سالهاي آرمانخواهي بود و اين امکان هم براي مردم وجود داشت که بتوانند با پس اندازهاي خود چند سالي را سپري کنند. امروز نه تنها از آن آرمانخواهي ها خبري نيست که مردم و خاصه جوانها در بيکاري، فقر، انواع آسيب هاي خانمان بر انداز، افسردگي و نا اميدي مطلق گرفتارشده اند و مهمتر آنکه به گفته وزارت کشور در عرض يکهفته هم 150000 نفر به جمعيت جوان کشور اضافه مي شود. (بي بي سي – جمعه 24 ژوئن 2005)
4.1. آينده سياسي – مردم ايران پس از هشت سال دوران عوام فريبي و توهم زدائي بطور قطع و يقين ديگر خريداراحزاب پيشنهادي آقايان کروبي و رفسنجاني نيستند چرا که اين احزاب نميتوانند پايه هايشان بر اساس پذيرش قانون اساسي و تبعيت از ولايت مطلقه فقيهنباشد. هدف هاي برنامه سياسي کشور بايد در چارچوب هويت و منافع ملي ايران و ايرانيان پايه گذاري شود، هدف هايي که دست يازيدن بدان همچنان به تلاشي خستگي ناپذير و احتمالا سخت و پر هزينه نيازمند است.
4.2. خارج از کشور – در خارج از ايران نيز ايرانياني که به آينده ايران مي انديشند و بطور قطع نه آن گروهي که در پشت ديوار واشنگتن به انتظار دستور و فرمان ايستاده اند، بايد نگاهي به کارنامه گذشته خود بي افکنند و قبول کنند که تلاش هاي 26 سال گذشته مؤثر نبوده است. در اين مرحله لازم است فارغ از موش و گربه بازي ها و تهمت و اتهام هاي رايج سالهاي گذشته که تنها برنده آن نظام جمهوري اسلامي بوده به تعمق و تحليلي دوباره بنشينند و با هماهنگي با مبارزان در داخل کشور مسيرهاي کاراتري را دنبال نمايند.
مبارزه نه تنها تمام نشده که تازه آغاز گشته
و اين بار مبارزه اي است
بر اساس عقل و منطق وبدور از هيجان زدگي.
انجمن پژوهشگران ايران