تحولات و نقش جنبش کارگری در ايران – روز دوم
نوشته شده توسط admin در 18 آوریل 1620 و 21 خرداد 1385 – 10 و 11 ژوئن 2006
آ ب اف مرکزی – استکهلم، سوئد
یکشنبه 21/3/1385 برابر با 11/6/2006
بهرام رحماني
مظفر فلاحي
سوسن بهار
ياسمين ميظر

بهرام رحماني
بهرام رحمانی، برای اولین بار فعالیت سیاسی خود را نخست با سازمان پیکار و سپس به عنوان هوادار کومهله و پس از تشکیل حزب کمونیست ایران نیز فعالیت خود را با این حزب ادامه داده است. در حال حاضر عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران است.
وی بین سالهای 1999 و 2000 سردبیر نشریه «بامداد» بود و یکی ازهمکاران نشریه «نگاه» است. قبل از این نیز از اواخر دهه نود با نشریه ماهانه همبستگی و هفته نامه ایران تریبون و نشریه کارگر امروز همکاری داشت. عضو کانون نویسندگان ایران(در تبعید)، انجمن قلم ایران(در تبعید) و عضو اتحادیه روزنامهنگاران سوئد است. همچنین 8 جلد کتاب نیز درباره مسایل سیاسی و اجتماعی نوشته است
جایگاه اول ماه مه، روز جهانی کارگر در ایراناول ماه ماه، روز همبستگی بینالمللی کارگران جهان، است. اما در ایران، چه تحت حاکمیت سلطنت پهلوی و چه جمهوری اسلامی، این روز قانونی نبود. اما در اثر مبارزه کارگران اول ماه مه به رسمیت شناخته شد اما مراسمهای غیردولتی و مستقل کارگران ممنوع بود. با این وجود، کارگران این روز عزیز را به هر ترتیبی که شده – حتا در خفا و تجمعات کوچک – برگزار کردهاند. اما چند سالی است که کارگران مراسمهای مستقل خود را برگزار و حتی مراسمهای دولتی را نیز به ضد برگزارکنندگان آن تبدیل میکنند.
بحث من اساسا پیرامون چگونگی برگزای اول ماه مه در حاکمیت جمهوری اسلامی و نقش آن در مبارزه طبقاتی کارگران علیه ستم و استثمار سرمایه داری است. هم چنین در این بحث میکوشم نشان دهم، که برخورد گرایشات مختلف درون جنبش کارگری به اول ماه مه چگونه است و قطع نامههای آنها در این روز از چه محتوای طبقاتی برخوردار است

مظفر فلاحي
مظفر فلاحی، متولد سنندج است. از 7 سالگی در کارگاهای کوچک کار کرده است. در سال 57 با آغاز مبارزات مردم ایران علیه رژیم ستم شاهی وارد مبارزات سیاسی می¬شود و در کنار هزاران فعال سیاسی چپ، دست به سازمان¬دهی کارگران و مردم انقلابی کردستان بر علیه ستم و نابرابری می¬زند. سال 1360، در کارخانه ریسندگی شاهو در سنندج، به عنوان نماینده شورای کارگران انتخاب می¬شود؛ بین سال¬های 61 تا 64 مجبور به ترک محل کار و زندگی¬اش از کردستان می¬گردد و در کارخانه¬های تبریز، پارچه¬ بافی فومنات رشت و کارخانجات بافندگی و ریسندگی زاینده رود اصفهان، به عنوان کارگر تراشکار کار می¬کند. اوایل سال 1365 به سنندج باز می¬گردد و در کارخانه پارچه بافی چیا به عنوان کارگر مکانیک و منتاژ دستگاه¬های بافندگی استخدام می¬شود و بعدا به عنوان نماینده منتخب کارگران در پی¬ریزی اتحادیه صنعتگر سنندج انتخاب شد و در مبارزات کارگری و سازماندهی اول ماه مه¬های سنندج در سال¬های 65 تا 68 یکی از دست اندرکاران و عضو اصلی هیئت برگزار کننده آن مراسم¬ها بود. سال 1390 به دلایل سیاسی – امنیتی مجبور به ترک دیار و عزیزانش شد و حال در سوئد به عوان کارگر تاسیسات مشغول کار است.
جنبش کارگری کردستان از دهه 1360 تا به امروزتزهای بحث:
تشکل¬یابی کارگران
اول ماه مه¬ها
شرکت زنان کارگر درر پیشبرد مبارزات کارگری
تشکل¬های زرد و ضد کارگری

سوسن بهار
سوسن بهار، سردبير فصل نامه کودک و جوان داروگ، دبير جمعيت الغا کار کودکان در ايران، عضو تشکل بين¬المللی رژه جهانی عليه کار کودک
http://www.darvag.com/
کارگران کوچک، اسپارتاکوس های معاصرتز اصلی بحث من عبارت است از بر رسی 12 اسطوره¬¬ای که در جهان معاصر در رابطه با مقوله کار کودک بيان شده است. و مورد بحث سمينارها و کنفرانس¬های مختلفی بوده است. از اين 12 تعريف يا بنا به قولی افسانه و به زعم من اسطوره، 4 تای آن را يونيسف در جزوه ساله¬اش
The State of the world children مطرح ساخته است. 6 اسطوره را ما در گلوبال مارش بحث کرديم و تحقيق بر روی آن صورت گرفته و دو اسطوره را من طرح کرده¬ام.
ضمن باز کردن و معرفی اين مقولات، به بررسی مقوله کار کودک، وسعت آن در سطح جهان، علل آن، بحث¬ها، نقاط عزيمت و تنوع و گوناگونی نظرات بين تلاش گران حقوق کودک و ساير گرا يشات اجتماعی، مختصری از تاريخچه رژه جهانی عليه کار کودک، گلوبال مارش، می¬پردازم. و بخش معينی از بحث را به کودکان ساکن در ايران و موقعيت آنان اختصاص خواهم داد

ياسمين ميظر
ياسمين ميظر، تحصيلات عالی خود را در دانشگاه¬های منچستر¬(رشته مهندسی برق و الکترونيک) و دانشگاه سنت اندروز¬(رشته فيزيک) گذرانده است. او عضو مرکز مطالعات تئوريک سوسياليستی در دانشگاه گلاسکو و عضو تحريريه نشريه کريتيک¬(نشريه آکادميک چپ به زبان انگليسی) است. ياسمين ميظر، از سال1990 در دانشکده فنی دانشگاه گلاسکو تدريس می¬کند
صنعت خودروسازی در ايران و مبارزات کارگران اين بخشبررسی سرمايه¬گذاری خارجی در صنعت خودروسازی در ايران، بررسی شيوه¬های توليد و مديريت در اين صنعت.
موقعيت کارگران اين بخش و مبارزات آن¬ها عليه مديريت طی چند سال اخير است۰ اين مقاله در ادامه کار تحقيقی است که بخش اول آن در کنفرانس اقتصاددانان سوسياليست بريتانيا در دانشگاه ليدز در آوريل ۲۰۰۶ ارائه گرديد.
مقاله به زبان فارسی توسط ياسمين ميظر به زبان فارسی ارائه خواهد شد ولی نتیجه کارتحقیقی مشترک با مجید تمجیدی و دیوید میظر است که با اجازه آن¬ها ارا ئه می¬شود