روز بین المللی کودک و سرنوشت امروز و فردای بچه هایمان

نوشته شده توسط admin در 17 آوریل 16

شماره:     ۱۵۹/م/۳۶۵

تاریخ:     ۱۷ مهر ۱۳۸۷

۸   اکتبر ۲۰۰۸

 

 

روز بین المللی کودک

و

سرنوشت امروز و فردای بچه هایمان

امروز روز کودک است، ۵۴ سال پس از نامگذاری این روز در سازمان ملل متحد (۱۹۵۴)، بنام “روز کودک”، شاید بهانه ای باشد که به سرنوشت بچه هایمان بیشتر بیاندیشیم !

دیروز با فتوای مذهبی و بدون کوچکترین فکر و اندیشیدنی تنها برای تبعیت از این گفته، “که اسلام به سرباز نیاز دارد” و چون از زبان امام خمینی بیرون آمده بود به رشد جمعیتی متجاوز از ۴% درصد رسیدیم.  بچه ها بدنیا آمدند، چون برای رفتن روی“مین” مورد نیاز بودند. نتیجه آن شد که در طی زمانی ۸ ساله متجاوز از یک میلیون و دویست هزار نفر کشته و معلول جنگ برایمان باقی ماند و بدون اینکه کوچکترین مسئولیتی در قبالشان احساس کنیم.

آنروزها که روزهای گرم انقلاب بود و همه بدنبال تصویری از بهشت آینده، آقای خاتمی رئیس جمهور پیشین که در آن زمان مسئولیت دفتر تبلیغات جنگ را عهده دار بود “کلید بهشت” طراحی می کرد و به گردن همان بچه ها می انداخت که با مغز شوئی کامل مستقیم به بهشت سرازیر گردند و در زمینه های دیگر، فکری برای بقیه مسئولین وجود نداشت که تغذیه، مدرسه، لباس و کفش و پوشاک و تعلیم و تربیت این بچه هائی که دستور بوجود آمدنشان را صادر کرده ایم چه خواهد شد!

امروز بر اساس داده های آخرین سرشماری کل کشور در سال ۱۳۸۵ نزدیک به حدود  بیست و سه میلیون نفر از آنان یعنی ۳۲% درصد کل جمعیت ایران را کودکان ۱۸ ساله و کمتر تشکیل می دهند، متاسفانه مسائل و مشکلات بچه هایمان یکی دو تا نیست :

  • نمی توانیم شکم آنها را سیر کنیم (چهارده میلیون زیر خط فقر هستند و بگفته مسئولین بیشترشان شب گرسنه می خوابند).
  • امکان تعلیم و تربیت حتی با آموزش های ارتجاعی جمهوری اسلامی نیز برایشان وجود ندارد. حدود ۵/۳ میلیون کودک و نوجوان خارج از چرخه تحصیل قرار دارند که و از این تعداد یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر کودک کار هستند.(روزنامه سرمایه مهرماه ۱۳۸۷)
  • بر اساس آمار سرشماری سال ۱۳۸۵ کل کشور، ۲۶۰۳۳۹ کودک کمتر از ۱۴ سال در ایران مشغول بکار هائی هستند که بیشترینش سنگین و طاقت فرسا نامیده شده است و این در حالی است که در قانون کار جمهوری اسلامی کار کودکان در این سنین ممنوع است و مقامات رژیم از این مسئله نیز ناآگاه نیستند که آنان را در آمار به حساب می آورند و بسیاری از آنان نان آور و سرپرست خانواده هم می باشند.
  • با تبعیضی بیشتر، دختران خردسالمان را بدلیل دختر بودن از بازی های دسته جمعی و ورزش های میدانی محروم می کنیم که باعث گردیده است بدلیل فقر حرکتی دچار بسیاری از ناهنجاری ها و مشکلات فیزیکی نیز بشوند.
  • بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی و فتوای شرعی، آنها را مجبور به ازدواج می کنیم که براساس نتایج آخرین سرشماری در میان همین دختر بچه ها و پسر بچه های کمتر از چهارده ساله تعداد ۱۵۶۲۱ نفر طلاق گرفته و بیوه و اظهار نشده اعلام شده است.

 

آمار سرشماری کل کشور در سال ۱۳۸۵ برحسب زناشوئی و جنس وسن در گروه سنی ۱۰ -۱۴ سال

                     کل جمعیت یکبار ازدواج کرده          دارای همسر             همسر فوت شده         طلاق گرفته            اظهار نشده
              کل                 ۷۸۰۰۴                             ۶۲۳۸۳                  ۴۴۳۷                  ۵۱۶۰                  ۶۰۲۴
            زن                  ۵۳۸۳۱                            ۴۳۰۹۰                   ۲۲۸۲                   ۲۴۵۹                 ۶۰۰۰
           مرد                  ۲۴۱۷۳                             ۱۹۲۹۳                  ۲۱۵۵                  ۲۷۰۱                     ۲۴

 

نا گفته نگذاریم که بدلایل زیر آمار واقعی این بچه ها بمراتب بیشتر از رقم اعلام شده بالاست:

o       آمارهای جمهوری اسلامی آمارهای حکومتی و غیر قابل اعتماد هستند.

o       در همین گروه سنی ۱۰ – ۱۴ سال ۵۵۴۳۹ نفر دیگر هم هستند که وضعیت خود را اعلام نکرده اند

o       بدلایل فرهنگی مردم طلاق و بیوه گی دختران خود و خاصه زمانیکه دارای سنین پائین باشند را اعلام نمی کنند.

این بچه ها را علی رغم امضاء کنوانسیون حقوق کودک که در تاریخ ۲۲ تیر ۱۳۷۳ مورد تصویب دولت جمهوری اسلامی واقع شده است بکار های سخت بدنی می گماریم :

o       در گروه سنی ۱۰ – ۱۴ سال بر اساس آخرین نتایج سرشماری ۲۶۰۳۳۹ نفر بطور رسمی و اعلام شده شاغل و بیکار هستند.

o       در گروه سنی ۱۵ – ۱۹ سال ۱۸۹۴۷۳۲ نفر شاغل و بیکار رسمی و اعلام شده هستند.

تمامی این مجموعه آمار و ارقام :

  • جدای از آن بچه هایی است که در خیابان ها بکار و کسب در آمد مشغول هستند.
  • جدای از آن بچه هایی است که در باند های قاچاق و مواد مخدر فعال می باشند.
  • جدای از آن بچه هایی است که مورد اجاره و فروش قرار می گیرند.
  • جدای از آن بچه هایی است که مورد تجاوز و دیگر بهره برداری ها واقع می شوند.
  • جدای از آن بچه هایی است که به شیخ نشین های خلیج فارس صادر می شوند و گهگاه جنازه های آنها را باز می گردانند
  • جدای از آن بچه های است که در زندان بسر می برند…..
  • جدای از آن بچه هایی است که به جرایم مختلف بدار آویخته می شوند
  • جدای از آن بچه هایی است که هیچکس از آنها کوچکترین اطلاعی در دست ندارد و…،

و باز هم به این سئوال اصلی باز می گردیم که برایشان چه کرده ایم، با آنها چه کرده ایم، چه باید می کردیم و چه انتظاری می توانیم داشته باشیم؟

آیا امروز در حکومت جمهوری اسلامی می توانیم سازمانی، فردی، مسئولی را پیدا کنیم که گوش شنوائی برای شنیدن وضعیت امروز و فردای کودکانمان را داشته باشد؟ و بشنود که امروز بچه هایمان در چه وضعیتی هستند و ما چه وظیفه و مسئولیتی در قبالشان احساس می کنیم؟

آیا کسی در حکومت جمهوری اسلامی بدین مهم اندیشیده است که اگر همین امروز نتوانیم برای بچه هایمان کاری انجام دهیم، نه تنها فردا دیر است که ساختار جامعه فردا را نیز دچار گسترده ترین مشکلات خواهیم کرد، چرا که اگر کودک امروز در یک وضعیت نامتعادل رشد کند چه انتظاری می توان داشت که سازنده فردایمان باشد ؟

حق و حقوق بچه هایمان بطور کامل فراموش شده است، دنیائی که مردمانش و حاکمینش تصور بر آن داشتند که “هر آنکس که دندان دهد، نان دهد” سالهای درازی است که بپایان رسیده است، امروز کودکان برای اینکه بتوانند به یک رشد متناسب برای داشتن مسئولیت های فردایشان برسند باید بتوانند از حقوقی برخوردار باشند.

پیمان نامه جهانی کودک تاکید می کند :

  • که تمامی افراد  کمتر از ۱۸ سال باید تحت حمایت باشند.
  • که هر کودکی باید بتواند عقاید و افکار خود را بیان کند و مورد شماتت و تمسخر واقع نگردد.
  • که بر خورداری از شرایط مناسب برای زندگی حق هر کودک است.
  • که زندگی در یک محیط سالم حق هر کودک است.
  • که هر کودک حق آموختن دارد و باید شرایط انجام آنرا فراهم نمود و اگر در آموختن ضعیف هستند نباید مورد تحقیر و تمسخر قرار گیرند و باید شرایط بهتر را برایشان فراهم آورد.
  • که کودکان کمتر از ۱۵ سال نباید در جنگ شرکت کنند.
  • که زندگی در یک محیط سالم حق هر کودک است.
  •  که کودکان حق بازی و شاد بودن را باید داشته باشند و…،

امروز ما کجا قرار داریم؟ در چه موقعیتی هستیم؟ چه کارهائی باید انجام دهیم و در آینده ای نه چندان دور به کجا باید برسیم که نگرانی برای فردایمان نداشته باشیم.

 

هشداری است دقیق و عمیق و قابل اندیشیدن و با امید های بسیار برای فردای بهتر بچه هایمان.

 

 دکتر حسین لاجوردی

 انجمن پژوهشگران ایران

 

یادآوری این نکته را نیز باید با ارزش دانست که علی رغم تمامی این نابسامانی های گفته شده ، سازمان ها و انجمن های غیر دولتی با مشکلات گسترده خود به تلاش برای برطرف کردن مسائل و مشکلات کودکان ادامه می دهند که بسیار قابل ارزش و قدردانی است .