منشور پناهندگان ایران «ما چرا پناهنده ایم»

نوشته شده توسط admin در 17 آوریل 16

شماره: ۹۰ م ۲۶۳

تاریخ: ۱۰ بهمن ۱۳۸۲

۳۰ ژانویه ۲۰۰۴

به: سازمان ملل متحد

به: تمامی مردمی که در اقصی نقاط جهان میزبان ما هستند

به: اتحادیه اروپا

به: ایالات متحده آمریکا

به: کانادا، استرالیا و…

 

از بیست و پنج سال پیش تاکنون ما ایرانیانی که امروز متجاوز از چهار میلیون نفر هستیم، از کشورمان جدا افتاده و در اقصی نقاط جهان سکنی گزیده ایم:

  •   اینکه از این جمعیت عظیم چند نفرمان بطور رسمی و براساس تعاریف بین المللی پناهنده هستیم و یا درخواست پناهندگی داریم، یا بدون هویت و در کدام کشور جهان اقامت گزیده ایم

  •  اینکه اضافه بر ما چه تعداد از مردم ایران که گستره آن به اندازه تمامی هفتاد میلیون جمعیت ایران است در آرزوی فرار از کشور هستند

  •  اینکه در این فرار بزرگ و مهاجرت بی سابقه، تاکنون چه تعداد از این جستجوگران پناهندگی به دامن مرگ، نقص عضو و تجاوز و… دچار گشته اند

  •  اینکه چه تعداد از دختران و پسران و جوانان و نوجوانان کشور ما گرفتار قاچاقچیان انسان ها گشته اند

  •  اینکه چه تعداد از این افراد گرفتار محکومیت های مختلف و زندان شده اند

  •  اینکه چه تعداد از آنها روزها و هفته ها پشت کامیون ها و درون قایق ها همچنان در حال فرار از کشور هستند و به چه سرنوشت های تلخی دچار گشته اند

  •  اینکه بسیاری از آنها برای حداقل های زندگی یک انسان، مانند خوراک و لباس و مسکن و… دچار چه مضیقه هائی می باشند

  •  اینکه بدین ترتیب به چه میزان سرمایه های انسانی و اقتصادی از کشور گریخته اند و وضعیت بی سرانجام امروز را ایجاد کرده اند

  •  اینکه سرنوشت این انسان ها بکجا خواهد انجامید

  •  اینکه آینده کشور و جامعه ما بکجا خواهد رفت

  •  اینکه چرا کشور ما دچار چنین سرنوشت نابسامانی شده است

  • اینکه بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی، تبعیض بر نیمی از جمعیت ایران (زنان) استناد قانونی پیدا کرده  است  

  • اینکه بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی، تبعیض بر تمامی اقوام و ادیان ایرانی که صاحبان اصلی ایران هستند جنبه قانونی بخود گرفته است.

  • اینکه بنا بر آمارهای سرشماری ۱۳۵۵ که دو سال پیش از انقلاب انجام شده است ۱۱٫۰۸% از ایرانیان زرتشتی ۵۳٫۲۵% از ایرانیان مسیحی ۷۹٫۵۴% از ایرانیان یهودی و تقریبا نزدیک به اکثریت قریب به اتفاق پیروان آئین بهائی مجبور به ترک ایران گشته اند.

  • اینکه بر اساس استبداد حاکم جمهوری اسلامی، تبعیض، شکنجه و زندان بر علیه گروهی از علمای شیعه و سنی مخالف با عملکردهای رژیم، ابعاد وسیعی یافته است.

  • اینکه در طول ۲۵ سال گذشته بسیاری از هنرمندان، روزنامه نگاران و فرهیختگان جامعه ایرانی تنها به دلیل دگراندیش بودنشان اعدام، زندانی و یا با اعلام رسمی دولت ربوده و کشته شده اند اینکه نابسامانی های اجتماعی تمامی کشور را فرا گرفته است

  • اینکه نابسامانی های اجتماعی تمامی کشور را فرا گرفته است 

  • اینکه اعتیاد، روسپیگری، فرار گسترده از خانه ها، عدم امنیت اجتماعی شکل روزمره زندگی را یافته است 

  • اینکه مشکلات اقتصادی، فقر مطلق، بیکاری گسترده و… جامعه را در سراشیبی سقوط قرار اده است.

  • اینکه بدلیل عدم امنیت اقتصادی، منابع زیرزمینی ایران به ثمن بخس واگذار می گردد و بدلیل عدم امنیت سیاسی هیچ نوع سرمایه گذاری در ایران انجام نمی گیرد 

  • اینکه سرمایه های فرهنگی ما از نیروی انسانی گرفته تا آثار باستانی امان به نازلترین قیمت به حراج گذاشته شده است 

  • اینکه به هیچ شکلی حکومتگران حاضر نیستند به مردم پاسخ گویند که سرنوشت حدود پانصد میلیارد دلار، تنها از درآمد نفت در این بیست و پنج سال گذشته که می توانست کشوری را از بنیاد بسازد ولی جامعه را بدین فقر و بدبختی کشانده است چه شد؟ 

  • اینکه حکومت گران جمهوری اسلامی تنها به جنبه های درآمد اقتصادی و سوء استفاده های مالی منتهی شده و براساس گزارش های مکرر سازمان های غیردولتی از داخل ایران حتی به واقعه فاجعه آمیزی مانند زلزله بم نیز بشکل یک منبع درآمد جدید نگاه می شود. 

  • اینکه حکومت جمهوری اسلامی در تمامیت، موجودیت و کلیت آن و در تمامی جناح هایش هیچکدام هیچ برنامه ای برای امروز و فردای ایران ندارند 

تمامی اینها که تنها گوشه ای از بدبختی های امروز مردم ایران و کسانی است که شما آنها را پناهنده می شناسید، ما نیز یعنی همان هائی که بناحق عنوان پناهنده گرفته ایم از شما مسئولین دنیای امروز سئوال می کنیم:

  • آیا به راستی شما مسئولین دنیای امروز نگران مردم تحت ستم در جهان هستید؟

  • آیا به راستی شما نمی دانید که ۸۹% از کل جمعیت جهان در فقر و بدبختی های متفاوت بسر میبرند و تنها ۱۱% هستند که در کشورهای پیشرفته و ثروتمند زندگی می کنند و دچار مشکل مهاجرت و پناهندگی نیستند؟ 

  • آیا به راستی شما نمی دانید که مردم کشورهای پناهنده فرست با یکدیگر بدلایل مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تفاوت های فاحش دارند. 

  • آیا به راستی شما نمی دانید که در طبقه بندیهای مهاجرت بیشترین پناهندگان «پناهندگان اقتصادی» هستند
    • آیا به راستی شما نمی دانید ما ایرانیان حداقل از دیدگاه اقتصادی و ثروت کشورمان می توانیم در خیل «پناهندگان اقتصادی» کشورهای شما قرار نگیریم. 

  • آیا به راستی می دانید ایران کشور ثروتمندی بدلیل نیروی انسانی تخصصی و منابع زیرزمینی فراوان است و جمعیت جوانش نیز بی تردید آینده ساز ایران خواهد بود و تنها شرط آن دارا بودن یک حکومت مردمی و دموکراتیک است و بدینوسیله می توان ایران را نجات داد و این دوره پناهندگی برای تمامی ما تنها یک دوران گذرا است 

ما در انجمن پژوهشگران ایران بر این باوریم و شما مسئولین دنیای امروز بخوبی واقف هستید که حضور ما در کشورهای غرب بدلیل وجود حکومت جمهوری اسلامی است، حکومتی که قراردادهای پراستفاده اش  می تواند منافع ملی شما را تضمین کند. ما با مشکلات دنیای غرب بیگانه نیستیم، و اگر امروز در کشوری مانند انگلستان سومین مشکل بزرگ پس از آموزش و پرورش و بهداشت، مشکل مهاجرت و پناهندگی است، باید بدانیم طولی نخواهد کشید که این مشکل به مشکل تمامی کشورهای اروپائی، آمریکا، کانادا و استرالیا و… نیز بدل خواهد شد.

تردید نداشته باشیم که اگر نتوانیم مسائل و مشکلات را بطور ریشه ای ارزیابی کنیم، موفق به حل مسئله مهاجرت و پناهندگی نخواهیم بود. مشکل ریشه ای این مسئله در وجود حکومت هائی استبدادگر و دیکتاتور است و تا چنین است اطمینان داشته باشیم که مهاجر و پناهنده هم رو به تزاید است.

ولی واقعیت امر اینست که ما ایرانیانی که امروزه در گذر زمان و تاریخ کهنسال کشورمان عنوان پناهنده پیدا کرده ایم برای این دوران گذار که مطمئن هستیم زمان درازی بطول نخواهد انجامید می خواهیم از نوعی انعطاف در تصمیم گیری های شما برخوردار باشیم و مسئولین کشورها و سازمان های بین المللی نیز مانند قضات با شرف و دستگاه های قضائی با اعتبار کشورهایشان، نگاهی عمیق تر به مسائل انسانی و وضعیت اسفناک ما پناهندگان پیدا کنند و تمام تصمیم هایشان را نه بر مبنای مسائل سیاسی که بر نگاهی بشردوستانه و حقوق انسانی افرادی که امروز بدین سرنوشت دچار گشته اند اتخاد نمایند.

تردید نداشته باشید که حکومت جمهوری اسلامی بدلیل نداشتن پاسخ برای نسل جوان کشوری که حدود ۷۰% آن کمتر از ۳۰ سال دارد، اختلافات فاحش در بین گروههای حاکمیت، فقر اقتصادی، مشکلات اجتماعی و بی اعتباری بین المللی، قادر به ادامه حیات نخواهد بود.

انجمن پژوهشگران ایران